نقش آمریکا در اغتشاشات اخیر مشهود است
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۳۶۹۴۳
به گزارش «تابناک» به نقل از فارس، محمدباقر ذوالقدر پیش از ظهر امروز در سخنرانی پایانی راهپیمایی ۱۳ آبان در سنندج اظهار کرد: ۱۳ آبان تجلی حماسه حضور و ایستادگی ملت ایران در برابر استکبار و امریکا است.
وی با یادآوری حادثه ۱۳ آبان سال ۵۷ و ایستادگی دانشآموزان در برابر نیروهای طاغوت، افزود: در دفاع مقدس نیز ۳۶ هزار دانشآموز برای دفاع از انقلاب و کیان کشور به شهادت رسیدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: ۱۳ آبان تجلی نقاط عطف ملت در مبارزه با استکبار داخلی و خارجی و نماد استقلالطلبی است.
وی تبعید امام پس از اعتراض ایشان به لایجه کاپیتولاسیون، خیزش دانشآموزان علیه رژیم وابسته پهلوی و به خاک و خون کشیده شدن آنان و تسخیر لانه جاسوسی امریکا را از جمله وقایع ۱۳ آبان برشمرد.
ذوالقدر در ادامه سخنانش گفت: انقلاب دو هدف و یک مقصد دنبال میکرد که مبارزه با طاغوت سفاک و آزادی از استکبار داخلی و برای رهیدن از وابستگی کشور به قدرتهای سلطهگر دو هرف اصلی انقلاب و مقصد آن، تشکیل انقلاب اسلامی بود.
به گفته وی، شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، برخواسته از شعور ملت ایران بود که ناشی از روحیه استقلالطلبی آنان بود.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام اضافه کرد: مردم برای رهایی از زنجیر وابستگی که ۱۵۰ سال نظام استکباری بر این کشور پنجه افکنده بود، مبارزه کردند و حکومت اسلامی تشکیل شد.
وی یادآوری کرد: فهرست و سیاهه دشمنیهای امریکا علیه ایران، فهرستی بلندبالا است که تحریمهای شدید از اول انقلاب تاکنون، حمله نظامی مستقیم به ایران به بهانه آزادسازی گروگانها، تحریک رژیم بعث و حمایت همه جانبه آن در جنگ تحمیلی، برنامهریزی برای کودتا در ایران، ایجاد و پشتیبانی از گروهکهای ضدانقلاب و تجزیهطلب و تلاش برای جداسازی بخشهایی از ایران از جمله فتنهها و توطئههایی است که در این فهرست قرار دارد.
تلاش امریکا برای بازگرداندن شاه و حاکمیت دوباره رژیم طاغوت، غارت نفت ایران به همراه انگلیس و تحقیر فرهنگ ایران و ترویج فرهنگ منحط امریکایی و غربی را از دیگر برنامههای امریکا برای ایران برشمرد.
ذوالقدر در ادامه عنوان کرد: دشمنی امریکا پس از انقلاب نیز ادامه یافت چون دست آنها از منابع ایران قطع شده بود و لذا آنها به فکر براندازی برآمدند تا دوباره سلطه خود بر ایران را بگسترانند.
وی ادامه داد: ایجاد و حمایت از فتنههای داخلی در سالهای ۷۷، ۸۸، ۹۶، ۹۸ و فتنهای که امروز درگیر آن هستیم با برنامهریزی و یا حمایت و نقشآفرینی امریکا شکل گرفته است و نقش آن در چنین جنایتهایی به خوبی مشهود است.
ذوالقدر تصریح کرد: ملت ایران با الهام از آموزههای قرآنی و درسگیری از تجربه گذشته، به جای کرنش در مقابل امریکا، راه ایستادگی و مقاومت در پیش گرفته است.
به گفته وی، ایستادگی قدرت ایران را تثبیت و به بزرگترین قدرت منطقه تبدیل کرد، کشوری که قبل از انقلاب در معادلات جهانی جایگاهی نداشت با دست رد به سینه استکبار، به چنین جایگاهی رسیده است.
وی همچنین افزود: ایران اکنون به کشوری پیشرفته تبدیل شده که در بسیاری از شاخصها در جهان جایگاه بالایی دارد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه گفت: آنچه در همین چند هفته اخیر در کشور اتفاق افتاد بیتردید امریکا نقش اصلی داشت و این بیانگر استیصال و دریوزگی این کشور است.
وی تصریح کرد: امریکا با پشتیبانی همه کشورهای اروپایی و گروهکهای ضدانقلاب و برخی از ایرانیان خارجنشین و داعش، مرگ یک دختر را بهانه کردند، همه توان رسانهای و تبلیغی را به میدان آورد و بمباران دروغ کردند.
ذوالقدر اذعان داشت: در این مدت، ۵۰۰ میلیون مطلب، محتوا و پست در راستای برهمزدن امنیت ایران در فضای رسانهای و مجازی منتشر شده است و تماما دروغ و بزرگنمایی از حوادث کوچک است به این امید که مردم را به خیابان بکشانند و ناامنی ایجاد کنند و نتیجه این شد که بازهم از ملت ایران شکست خوردند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: مردم با وجود اینکه از مرگ مرحومه مهسا امینی داغدار هستند اما در این اتفاقات دست رد به سینه دشمن زدند.
وی عنوان کرد: اکنون عدهای قلیل از اراذل و اوباش و وابسته به دشمن دست به شرارت میزنند که بازهم با کمک مردم عزیزمان، آرامش به جامعه بازمیگردد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: مهسا امینی آنفلوانزا روز دانش آموز عباسعلی اختری حادثه تروریستی شیراز آرمان علی وردی ذوالقدر دبیر مجمع تشخیص مصلحت 13 آبان راهپیمایی اغتشاشات آمریکا مهسا امینی آنفلوانزا روز دانش آموز عباسعلی اختری حادثه تروریستی شیراز آرمان علی وردی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ملت ایران ۱۳ آبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۳۶۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استدلالهای مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان
فرارو- مارکو کارنلوس؛ دیپلمات سابق ایتالیایی است. او در سمتهای دیپلماتیک در سومالی، استرالیا و سازمان ملل متحد منصوب شده بود. کارنلوس در فاصله سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ میلادی در دستگاه سیاست خارجی ایتالیا در دوران زمامداری سه نخست وزیر آن کشور خدمت کرده بود. اخیرا او نماینده ویژه دولت ایتالیا برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه برای سوریه و تا نوامبر ۲۰۱۷ سفیر ایتالیا در عراق بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اخیرا ارزیابی تهدید سالانه خود را منتشر کرده که بر تهدیدات جهانی علیه امنیت ملی آن کشور تمرکز دارد. این سند بازتاب دهنده تحلیلها و بینشهای جمعی سیا، آژانس امنیت ملی، دفتر تحقیقات فدرال و بیش از دهها آژانس دیگر امریکا است.
پیشگفتار آن گزارش حس روشنی از وجود تفکر دیستوپیایی و خودارجاعی آن جامعه اطلاعاتی را نشان میدهد برای مثال، در جایی که آمده است: "در طول سال آینده ایالات متحده با نظم جهانی شکننده فزایندهای مواجه میشود که به دلیل تسریع رقابت استراتژیک بین قدرتهای بزرگ، چالشهای فرا ملی شدیدتر و غیرقابل پیش بینیتر و درگیریهای منطقهای متعدد با پیامدهای گستردهتر ایجاد خواهد شد".
در ادامه آن گزارش آمده است: "چین بلندپرواز، اما مضطرب، روسیه متخاصم، برخی از قدرتهای منطقهای مانند ایران و بازیگران غیردولتی توانمندتر، قوانین دیرینه نظام بین الملل و هم چنین اولویت آمریکا را به چالش میکشند". از این رو ایران، روسیه و چین از سوی امریکا به عنوان کشورهای شرور اصلی برای به چالش کشیدن قوانین دیرینه نظام بین الملل قلمداد شده اند.
چنین تحلیلی جای تعجب ندارد چرا که شعار سیاست ایالات متحده برای سالیان متمادی بوده است. مشکل آنجاست که مشخص نیست گزارش به کدام قواعد اشاره دارد: حقوق بینالملل عرفی مندرج در منشور سازمان ملل متحد و کنوانسیونهای سازمان ملل یا به اصطلاح نظم جهانی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده. مشکل مفهومی اصلی آن است که برای تشکیلات سیاسی ایالات متحده و متحدان کلیدی غربی آن کشور هیچ گونه تمایزی وجود ندارد. با این وجود، همان گونه که اغلب رخ میدهد آنان به شدت در اشتباه به سر میبرند.
حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل ستونهای نظم جهانی هستند که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و ایالات متحده سهم برجستهای در آن داشت. برعکس نظام بین الملل مبتنی بر قواعد تحت رهبری آمریکا تحولی جدیدتر از تفکر سیاسی آمریکاست: یک ذهنیت خودارجاعی که به سوی منافع واشنگتن و متحدان آن کشور منحرف شده است. این نظم مبتنی بر ایدئولوژی نولیبرال و آغشته به استانداردهای دوگانه است که فاجعه در حال وقوع در غزه بارزترین و تازهترین نمونه آن است.
این نظام بر اساس مجموعهای از مفروضات مانند استثناگرایی ایالات متحده و برتری بی چون و چرای دموکراسیهای غربی (یعنی تمدن غربی)، قوانین ملی را قوانینی جهانی قلمداد کرده و مجموعهای از ارزشها و قوانین مرتبط را در نظر میگیرد، اما کاملا مراقب است که آن قوانین و هنجارها را در صورت تلاقی و تضاد با منافع خود اجرا نکند. این دستور کار را میتوان با یک شعار غیر رسمی خلاصه کرد: "برای دوستان من همه چیز برای دشمنان من قانون".
به چالش کشیدن هژمونی آمریکاجای تعجبی ندارد که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، چین، روسیه و ایران را به همراه تعدادی از بازیگران غیردولتی (از جمله حزبالله لبنان، حماس در فلسطین و انصارالله در یمن) متهم میکند که قوانین نظام بین الملل را به چالش میکشند. با این وجود، مهم از همه آنها "اولویت" ایالات متحده با طرح این استدلال است. به نظر میرسد که جرم واقعی به چالش کشیدن نظام بینالملل نیست بلکه به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده است. با این وجود، علیرغم آن که امکان پذیرش چنین رویکرد مضحکی از سوی دیگر کشورها نیز تا چند سال پیش وجود داشت، اما اکنون آشکارا از سوی بسیاری از کشورهای به اصطلاح جنوب جهانی نه تنها پذیرفته نمیشود بلکه به چالش کشیده شده یا دست کم مورد خشم قرار میگیرد. تنها تعداد کمی از کشورها در اروپا و شرق آسیا برتری ایالات متحده را پیش نیاز اساسی یک سیستم بین المللی باثبات میدانند. در واقع، بررسی دقیق دو دهه اخیر تاریخ خلاف آن را اثبات میکند.
نظم جهانی از یک پیکربندی تک قطبی متمرکز بر ایالات متحده به یک پیکربندی چند قطبی در حال تغییر است. در طول تاریخ، امپراتوریها ظهور کرده و سپس از هم فروپاشیده اند. عاقلانه خواهد بود که سیاستگذاران ایالات متحده خود را با این قواعد تاریخ تطبیق دهند. آنان اکنون بر سر یک دو راهی برای انتخاب قرار دارند: حکم تاریخ را بپذیرند همان طور که بریتانیا به تدریج از سال ۱۹۴۵ انجام داده یا به طور فاجعه آمیزی در برابر آن مقاومت کند.
اشاره به بحران غزه در گزارش مذکور دید روشن تری درباره دیدگاههای دیستوپیایی نهادهای اطلاعاتی امریکا ارائه میدهد جایی که مینویسد:" فقط باید به بحران غزه نگاه کرد که توسط یک گروه تروریستی غیردولتی بسیار توانمند درون حماس آغاز شد. این اقدام با بلندپروازی ایران و با روایت تشویق شده توسط چین و روسیه برای تضعیف ایالات متحده در صحنه جهانی تشدید میشود. این وضعیت نشان میدهد که چگونه یک بحران منطقهای میتواند تاثیرات گستردهای داشته باشد و همکاری بین المللی را در سایر موضوعات مبرم پیچیده سازد".
این بخش نشان میدهد که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اساسا نمیتواند درگیری در غزه را دقیقا ببیند: یک مبارزه آزادیبخش ملی که توسط چندین دهه اشغال بیرحمانه و بدون مجازات اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی آغاز شده اشغالگریای که با تحویل تسلیحات گسترده از سوی امریکا به اسرائیل و ایجاد یک سپر سیاسی برای اسرائیل از سوی امریکا میسر شده است. هم چنین، باید به نقش امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از اسرائیل اشاره کرد حمایتی که اگر وجود نداشت اسرائیل مسئول ارتکاب جنایات جنگی شناخته میشد.
رویکرد امریکا به وقایع ۷ اکتبر که آن را نیز به تلاشهای چین و روسیه برای تضعیف واشنگتن در صحنه جهانی مرتبط میکند واقعا مضحک است.
استانداردهای دوگانهعامل واقعی تضعیف جایگاه جهانی ایالات متحده اقدامات ادعایی برخی دولتهای خارجی نیست بلکه عمدتا رفتار بینالمللی و استانداردهای دوگانه واشنگتن است از جمله حمایت بی دریغ امریکا از حمام خون به راه انداختن اسرائیل در غزه حملهای که تمام قوانینی که ایالات متحده دهها سال آن را موعظه میکند نقض کرده است.
رفتار دولت بایدن پس از تصویب اخیر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس در غزه شده بود کاملا این موضوع را نشان میدهد. ایالات متحده پس از طرح قطعنامه با آن مخالفت کرد و تلاش نمود با غیر الزام اور خواندن آن معنا و تاثیر قطعنامه را به حداقل سطح ممکن تقلیل دهد.
پس از کشته شدن بیش از ۳۴۰۰۰ نفر در غزه قطعنامه شورای امنیت خواستار آتش بس فوری است. طنز غم انگیز ماجرا آنجاست که دولت نتانیاهو حتی به توصیه امریکا هم برای پذیرش آتش بس نیازی ندارد و در هر حال قطعنامه را چه امریکا رای مثبت به آن میداد و چه منفی نادیده میگرفت. بنابراین، دولت بایدن فرصت عالی دیگری را برای فاصله گرفتن از استانداردهای دوگانه ریاکارانه امریکا از دست داد.